معنی چشم وهم چشمی - جستجوی لغت در جدول جو
چشم وهم چشمی
رقابت، حسدورزی، هم سری
ادامه...
رقابت، حسدورزی، هم سری
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر چشم و هم چشمی
چشم و هم چشمی
رقابت در تجمل
ادامه...
رقابت در تجمل
فرهنگ فارسی عمید
چشم وهمچشمی
(چَ / چِ مُ هََچَ / چِ)
رقابت. همسری کردن با کسی
ادامه...
رقابت. همسری کردن با کسی
لغت نامه دهخدا
چشم وهمچشم
(چَ / چِ مُ هََ چَ / چِ)
سروهمسر. قوم وخویش. خویش وبیگانه. دوست ودشمن
ادامه...
سروهمسر. قوم وخویش. خویش وبیگانه. دوست ودشمن
لغت نامه دهخدا
تصویر چشم و همچشمی
چشم و همچشمی
همسری کردن با کسی رقابت
ادامه...
همسری کردن با کسی رقابت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر چشم وهمچشمی
چشم وهمچشمی
((~ُ هَ چَ))
رقابت، حسادت
ادامه...
رقابت، حسادت
فرهنگ فارسی معین
تصویر چشم و هم چشمی
چشم و هم چشمی
رقابت با نمونه برتر
ادامه...
رقابت با نمونه برتر
فرهنگ واژه فارسی سره